در بخشی از کتاب ماجراهای اتاق بازی میخوانیم: گوش دادن به برنامههای روانشناسی رادیو را دوست داشتم. وقتی کارهای خانه را انجام میدادم رادیو سلامت هم روشن بود. یک روز کارشناس برنامه داشت میگفت که قطع کردن یک رابطهی نادرست خیلی بهتر از ادامهی آن است. اگر همسران میبینند نمیتوانند به درستی به روابط همسری خود ادامه دهند و مشکلات غیر قابل حل هستند، بهتر است جدا شوند. وقتی مجری پرسید: پس تکلیف بچهها چه میشود؟ پاسخ داد: بچهها از یک رابطهی نادرست بیشتر از جدایی والدین آسیب میبینند. برایم سخت بود این مطلبی بود که قبلاً از استادهایم شنیده بودم اما برای من که درمانگر کودک بودم پذیرفتنش سخت بود. فکر میکردم اغلب بچهها دوست دارند هر دو را داشته باشند. یادم هست یک روز یکی از مراجعانم گفت: دوست ندارم پدر و مادرم از هم جدا شوند. پدرم معتاد است حضانت را میدهند به مادرم، ولی پدرم دیگر با ما نخواهد بود. در پایان همهی نگرانیهایش گفت: بابام باشه، حتی اگه معتاد باشه... .